خطر تحریف!!!
استاد مطهری معتقدند دو تحريف معنوى بسيار عجيب و ماهرانه در هدف نهضت حسينى ايجاد شده است:
1. تهمت به اباعبدالله حسين(ع)،برگرفته از معتقدات مسيحيت است كه:
«حسين بن على قيام كرد كه كشته بشود براى اينكه كفاره گناهان امت باشد، كشته شد براى اينكه گناهان ما آمرزيده شود.»
حالا اگر بپرسند آخر اين در كجاست؟ خود حسين چنين چيزى گفت؟ پيغمبر گفت؟ امام گفت؟ چنين حرفى را چه كسى گفت؟ مىگوييم ما به اين حرفها چه كار داريم؟ امام حسين كشته شد براى اينكه گناهان ما بخشيده شود. نمىدانيم كه اين فكر را ما از دنياى مسيحيت گرفته ايم. ملت مسلمان خيلى چيزها را ندانسته از دنياى مسيحيت بر ضد اسلام گرفت؛ يكى همين است.
2. تحريف معنوى دومى كه از نظر تفسير و توجيه حادثه كربلا رخ داد اين بود كه گفتند:
« مىدانيد چرا امام حسين رفت و كشته شد؟ يك دستور خصوصى فقط براى او بود و به او گفتند تو برو و خودت را به كشتن بده.»
معلوم است، اگر يك چيزى دستور خصوصى باشد، به ما و شما ديگر ارتباط پيدا نمىكند، يعنى قابل پيروى نيست. اگر بگويند حسين چنين كرد و تو چنين بكن میگويد حسين از يك دستور خصوصى پيروى كرد، به ما مربوط نيست. به دستورات اسلام كه دستورات كلى و عمومى است مربوط نيست! آن يك دستور خصوصى مخصوص خودش بود.
اين در حالى است كه امام حسين(ع) يك مكتب عملى براى كسانى كه در اين شرايط واقع بشوند بوجود آورد.
آنجايى كه مىفرمايد «الا ترون انّ الحق لا يعمل به و انّ الباطل لا يتناهى عنه ليرغب المؤمن فى لقاء الله محقاً». وقتى حق عمل نمىشود و كسى از باطل روىگردان نيست، در اين شرايط هر مؤمنى، نه فقط امام حسين(ع) بلكه هر مؤمنى بايد مرگ را بر زندگى ترجيح دهد..!!
و اما نتیجه این تحریفات :
1.نهضت كربلا را از مكتب بودن و قابل اسوه بودن خارج كرده آن را به يك امر خصوصى تبديل كرد.
2.به جاى آنكه با برجسته كردن عنصر امر به معروف و نهى از منكر،
گناه زدايى كند آن را زمينه اى براى گنهكار سازى در آورده كه هر گناهى را توجيه مىكند.
برگرفته از کتاب “پیام های عاشورا و خطر تحریف"،نوشته ی شهید مطهری